امام صادق علیه السلام میفرماید: من همیشه رختخواب پدرم را آماده میکردم و منتظر میماندم تا بیاید و به بستر رود، سپس خودم میخوابیدم. در یکی از شبها، آن بزرگوار تأخیر کرد، (نگران شدم) به مسجد رفتم. مردم، همه رفته بودند. پدرم را در حال سجده دیدم، نالهاش را شنیدم که به خدا عرض میکرد: «سُبحانکَ اللهمَّ انتَ رَبّی حَقّاً حَقّا، سَجَدتُ لکَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً ... ؛
خداوندا تو منزّهی! تو به حق، پروردگار من میباشی! از روی خضوع و بندگی تو را سجده میکنم، خدایا! عملی ضعیف (و اندک) دارم، تو آن را برایم دو چندان کن، خداوندا! در آن روز که بندگانت را برمیانگیزی مرا از عذاب خود مصون بدار! توبهام را بپذیر که همانا تو توبهپذیر مهربانی!» (1)
امام صادق علیه السلام میفرماید:
«اِذا اکثَرَ العَبدُ مِنَ الاستِغفارِ رُفِعَت صَحیفَتُهُ وَ هِیَ یَتَلَألاُ (2) ؛ هر گاه بندهای زیاد استغفار کند نامه عملش را در حالی که میدرخشد به آسمان بالا میبرند.»